My Kinsman, Major Molineux
(by Nathaniel Hawthorne)
خلاصه داستان
The night-watchman appeared to be out of sorts. His movements were even slower than usual, and, when he sat, the soap-box seemed to be unable to give satisfaction. His face bore an expression of deep melancholy, but a smouldering gleam in his eye betokened feelings deeply moved.
“Play-acting I don’t hold with,” he burst out, with sudden ferocity. “Never did. I don’t say I ain’t been to a theayter once or twice in my life, but I always come away with the idea that anybody could act if they liked to try. It’s a kid’s game, a silly kid’s game, dressing up and pretending to be somebody else.”
He cut off a piece of tobacco and, stowing it in his left cheek, sat chewing, with his lack-lustre eyes fixed on the wharves across the river. The offensive antics of a lighterman in mid-stream, who nearly fell overboard in his efforts to attract his attention, he ignored.
Manners Makyth Man …
به نظر می رسد شب نگهبان شب از نوع خاصی برخوردار نبوده است. حرکات وی حتی کندتر از حد معمول بود ، و به نظر می رسید ، وقتی او نشست ، جعبه صابون قادر به جلب رضایت نیست. چهره او بیان دلهره عمیقی داشت ، اما درخشش در چشم او احساسات عمیق را تحریک می کرد.
“بازیگری که من با آن روبرو نیستم.” “هرگز این کار را نکرده است. من نمی گویم من یک یا دو بار در زندگی من یک نفر نبوده ام ، اما من همیشه با این فکر کنار می شوم که هرکسی اگر دوست داشته باشد می تواند عمل کند ، بازی می کند. این بازی یک بچه است ، یک بچه احمق است. بازی ، لباس پوشیدن و وانمود کردن شخص دیگری است. ”
او تکه ای از تنباکو را قطع کرد و آن را در گونه چپ خود نگه داشت ، در حالی که چشمان بی تابش بر روی پیچ های کنار رودخانه ثابت شده بود ، جوید. ضد حمله توهین آمیز به یک سبک سبک در اواسط جریان ، که تقریباً در تلاش برای جلب توجه او سقوط کرد ، نادیده گرفت.
- English
-
The night-watchman appeared to be out of sorts. His movements were even slower than usual, and, when he sat, the soap-box seemed to be unable to give satisfaction. His face bore an expression of deep melancholy, but a smouldering gleam in his eye betokened feelings deeply moved.
“Play-acting I don’t hold with,” he burst out, with sudden ferocity. “Never did. I don’t say I ain’t been to a theayter once or twice in my life, but I always come away with the idea that anybody could act if they liked to try. It’s a kid’s game, a silly kid’s game, dressing up and pretending to be somebody else.”
He cut off a piece of tobacco and, stowing it in his left cheek, sat chewing, with his lack-lustre eyes fixed on the wharves across the river. The offensive antics of a lighterman in mid-stream, who nearly fell overboard in his efforts to attract his attention, he ignored.
Manners Makyth Man … - فارسی
-
به نظر می رسد شب نگهبان شب از نوع خاصی برخوردار نبوده است. حرکات وی حتی کندتر از حد معمول بود ، و به نظر می رسید ، وقتی او نشست ، جعبه صابون قادر به جلب رضایت نیست. چهره او بیان دلهره عمیقی داشت ، اما درخشش در چشم او احساسات عمیق را تحریک می کرد.
“بازیگری که من با آن روبرو نیستم.” “هرگز این کار را نکرده است. من نمی گویم من یک یا دو بار در زندگی من یک نفر نبوده ام ، اما من همیشه با این فکر کنار می شوم که هرکسی اگر دوست داشته باشد می تواند عمل کند ، بازی می کند. این بازی یک بچه است ، یک بچه احمق است. بازی ، لباس پوشیدن و وانمود کردن شخص دیگری است. ”
او تکه ای از تنباکو را قطع کرد و آن را در گونه چپ خود نگه داشت ، در حالی که چشمان بی تابش بر روی پیچ های کنار رودخانه ثابت شده بود ، جوید. ضد حمله توهین آمیز به یک سبک سبک در اواسط جریان ، که تقریباً در تلاش برای جلب توجه او سقوط کرد ، نادیده گرفت.