Scarlet Stockings
(by Louisa May Alcott)
خلاصه داستان
Scarlet Stockings
(by Louisa May Alcott)
HOW THEY WALKED INTO LENNOX’S LIFE.
– “COME out for a drive, Harry?”
– “Too cold.”
– “Have a game of billiards?”
– “Too tired.”
– “Go and call on the Fairchild’s?”
– “Having an unfortunate prejudice against country girls, I respectfully decline.”
– “What will you do then?”
– “Nothing, thank you.”
And settling himself more luxuriously upon the couch, Lennox closed his eyes, and appeared to slumber tranquilly.
Kate shook her head, and stood regarding her brother, despondently, till a sudden idea made her turn toward the window, exclaiming abruptly,
– “Scarlet stockings, Harry!”
– “Where?”
And, as if the words were a spell to break the deepest day-dream, Lennox hurried to the window, with an unusual expression of interest in his listless face.
Scarlet Stockings …
جورابهای سرخ
( اثر لوئیزا می الکات )
چگونه در زندگی « لنوکس » خزیدند.
– ” میای بریم بیرون یک دوری بزنیم، « هری »؟ ”
– ” نه هوا خیلی سرد است. “
– ” بیلیارد بازی میکنی؟ ”
– ” خیلی خستهام. “
– ” به آن دخترک مو قرمز زنگ میزنی؟ ”
– ” آن دختر بد یومن دهاتی، معلوم است که این کار را نمیکنم. ”
– ” پس چکار خواهی کرد؟ ”
– ” هیچ کار ممنون. “
پسرک خیلی اشرافیتر از گذشته روی مبل نشست و تکیه داد. لنوکس چشمانش را بست. به نظر میرسید به آرامی به خواب سبکی فرو رفته است.
« کیت » سرش را به نشانه ناامیدی تکان داد و مرعوب و پژمرده روبروی برادرش ایستاد. در حالی که فکری به سرش رسیده بود به سمت پنجره رفت و با صدای گوش خراشی فریاد زد:
– ” جورابهای سرخ، هری ”
– ” کجا؟ ”
گویا این کلمات برندهترین چیزی میتوانست باشد که عمیقترین خیالبافیها را تکه تکه میکرد. لنوکس با شتاب به سمت پنجره پرید در حالی که چهره بی فروغش فریاد میزد که چقدر نسبت به این پیشامد بی میل و بی انرژی است.
داستان کوتاه جورابهای سرخ …
- English
-
Scarlet Stockings
(by Louisa May Alcott)
HOW THEY WALKED INTO LENNOX’S LIFE.
– “COME out for a drive, Harry?”
– “Too cold.”
– “Have a game of billiards?”
– “Too tired.”
– “Go and call on the Fairchild’s?”
– “Having an unfortunate prejudice against country girls, I respectfully decline.”
– “What will you do then?”
– “Nothing, thank you.”
And settling himself more luxuriously upon the couch, Lennox closed his eyes, and appeared to slumber tranquilly.
Kate shook her head, and stood regarding her brother, despondently, till a sudden idea made her turn toward the window, exclaiming abruptly,
– “Scarlet stockings, Harry!”
– “Where?”
And, as if the words were a spell to break the deepest day-dream, Lennox hurried to the window, with an unusual expression of interest in his listless face.
Scarlet Stockings …
- فارسی
-
جورابهای سرخ
( اثر لوئیزا می الکات )
چگونه در زندگی « لنوکس » خزیدند.
– ” میای بریم بیرون یک دوری بزنیم، « هری »؟ ”
– ” نه هوا خیلی سرد است. “– ” بیلیارد بازی میکنی؟ ”
– ” خیلی خستهام. “– ” به آن دخترک مو قرمز زنگ میزنی؟ ”
– ” آن دختر بد یومن دهاتی، معلوم است که این کار را نمیکنم. ”
– ” پس چکار خواهی کرد؟ ”
– ” هیچ کار ممنون. “پسرک خیلی اشرافیتر از گذشته روی مبل نشست و تکیه داد. لنوکس چشمانش را بست. به نظر میرسید به آرامی به خواب سبکی فرو رفته است.
« کیت » سرش را به نشانه ناامیدی تکان داد و مرعوب و پژمرده روبروی برادرش ایستاد. در حالی که فکری به سرش رسیده بود به سمت پنجره رفت و با صدای گوش خراشی فریاد زد:
– ” جورابهای سرخ، هری ”
– ” کجا؟ ”
گویا این کلمات برندهترین چیزی میتوانست باشد که عمیقترین خیالبافیها را تکه تکه میکرد. لنوکس با شتاب به سمت پنجره پرید در حالی که چهره بی فروغش فریاد میزد که چقدر نسبت به این پیشامد بی میل و بی انرژی است.
داستان کوتاه جورابهای سرخ …
امیدواریم از مطالعه ” داستان کوتاه جورابهای سرخ ” لذت برده باشید. برای مشاهده سایر داستانهای انگلیسی، به بخش داستانهای کوتاه به زبان انگلیسی مراجعه فرمائید و با استفاده از آنها، یادگیری را برای خود آسان کنید.