داستان کوتاه The Ransom of Red Chief

It looked like a good thing: but wait till I tell you. We were down South, in Alabama–Bill Driscoll and myself-when this kidnapping idea struck us. It was, as Bill afterward expressed it, “during a moment of temporary mental apparition”; but we didn’t find that out till later.
There was a town down there, as flat as a flannel-cake, and called Summit, of course. It contained inhabitants of as undeleterious and self-satisfied a class of peasantry as ever clustered around a Maypole.
Bill and me had a joint capital of about six hundred dollars, and we needed just two thousand dollars more to pull off a fraudulent town-lot scheme in Western Illinois with.
The Ransom of Red Chief …

به نظر می رسید چیز خوبی است: اما صبر کنید تا من به شما بگویم. ما در جنوب آلباما بودیم – بیل دریسکول و من – وقتی این ایده آدم ربایی ما را تحت تأثیر قرار داد. همانطور که بیل پس از بیان آن ، “در لحظه ای از ظاهر ذهنی موقت” بود. اما ما بعداً متوجه نشدیم

یک شهر در آنجا وجود داشت ، به اندازه یک کیک توری و مسطح ، و به نام قله ، البته. این شامل ساکنان طبقه ای از دهقانان به همان اندازه غیرمسئول و خود راضی است که همیشه در اطراف یک مایپول خوشه دیده می شوند.
من و بیل حدود ششصد دلار سرمایه مشترک داشتیم و ما فقط به دو هزار دلار بیشتر نیاز داشتیم تا بتوانیم یک طرح کلاهبرداری در شهر ایلینویز را با استفاده از آن جمع کنیم.
باج از رئیس سرخ …