Young Goodman Brown
(by Nathaniel Hawthorne)
ترجمه داستان young goodman brown
خلاصه داستان young goodman brown
Young Goodman Brown
(by Nathaniel Hawthorne)
Young Goodman Brown came forth at sunset into the street at Salem village; but put his head back, after crossing the threshold, to exchange a parting kiss with his young wife.
And Faith, as the wife was aptly named, thrust her own pretty head into the street, letting the wind play with the pink ribbons of her cap while she called to Goodman Brown.
“Dearest heart,” whispered she, softly and rather sadly, when her lips were close to his ear.
“Prithee put off your journey until sunrise and sleep in your own bed to-night. A lone woman is troubled with such dreams and such thoughts that she’s afeard of herself sometimes. Pray tarry with me this night, dear husband, of all nights in the year.”
“My love and my Faith,” replied young Goodman Brown, “of all nights in the year, this one night must I tarry away from thee. My journey, as thou callest it, forth and back again, must needs be done ‘twixt now and sunrise. What, my sweet, pretty wife, dost thou doubt me already, and we but three months married?”
داستان کوتاه انگلیسی Young Goodman Brown …
گودمن براون جوان
( اثر ناتانیل هاثورن )
گودمن جوان در هنگام سپیده دم از خانهی خود که در خیابانی در روستای « سالم » بود بیرون آمد. از پلهها گذشت و به پنجره نگاه کرد تا آخرین بوسه را قبل از سفر نثار همسر جوانش کند.
و همسر او که به درستی « فِیت (وفاداری) » نام داشت، سر زیبایش را طوری نگه داشت تا باد روبانهای صورتی کلاه او را تاب دهد، زمانی که نام شوهرش را به لب میراند.
“عزیزترین نازنینم” او این کلمات را با لبهای بسته در گوش همسر خود زمزمه میکرد. آوای او حزین و آرام بود.
“سفرت را در طلوع خورشید شروع کن و شب را در بستر خود بخواب. یک زن تنها همیشه در روبرو شدن با این گونه خیالات، پریشان و افسرده خواهد شد. اینجاست که گاهی از خود هم هراس دارد. همسرم امشب نیز مانند شبهای دیگر برای من دعا کن.”
گودمن براون اینگونه پاسخ همسرش را داد:
“همسرم و عشق جاودانم. از تمام شبهای سال تنها این یک شب است که از تو دورم. همانطور که خود گفتی سفر من در سپیده دم شروع شده و من بر میگردم. اما ای همسر من، آیا بعد از سه ماه زندگی مشترک، تو همچنان به من شک داری؟ “
داستان کوتاه انگلیسی گودمن براون جوان …
- English
-
Young Goodman Brown
(by Nathaniel Hawthorne)
Young Goodman Brown came forth at sunset into the street at Salem village; but put his head back, after crossing the threshold, to exchange a parting kiss with his young wife.
And Faith, as the wife was aptly named, thrust her own pretty head into the street, letting the wind play with the pink ribbons of her cap while she called to Goodman Brown.
“Dearest heart,” whispered she, softly and rather sadly, when her lips were close to his ear.
“Prithee put off your journey until sunrise and sleep in your own bed to-night. A lone woman is troubled with such dreams and such thoughts that she’s afeard of herself sometimes. Pray tarry with me this night, dear husband, of all nights in the year.”
“My love and my Faith,” replied young Goodman Brown, “of all nights in the year, this one night must I tarry away from thee. My journey, as thou callest it, forth and back again, must needs be done ‘twixt now and sunrise. What, my sweet, pretty wife, dost thou doubt me already, and we but three months married?”
داستان کوتاه انگلیسی Young Goodman Brown …
- فارسی
-
گودمن براون جوان
( اثر ناتانیل هاثورن )
گودمن جوان در هنگام سپیده دم از خانهی خود که در خیابانی در روستای « سالم » بود بیرون آمد. از پلهها گذشت و به پنجره نگاه کرد تا آخرین بوسه را قبل از سفر نثار همسر جوانش کند.
و همسر او که به درستی « فِیت (وفاداری) » نام داشت، سر زیبایش را طوری نگه داشت تا باد روبانهای صورتی کلاه او را تاب دهد، زمانی که نام شوهرش را به لب میراند.
“عزیزترین نازنینم” او این کلمات را با لبهای بسته در گوش همسر خود زمزمه میکرد. آوای او حزین و آرام بود.
“سفرت را در طلوع خورشید شروع کن و شب را در بستر خود بخواب. یک زن تنها همیشه در روبرو شدن با این گونه خیالات، پریشان و افسرده خواهد شد. اینجاست که گاهی از خود هم هراس دارد. همسرم امشب نیز مانند شبهای دیگر برای من دعا کن.”
گودمن براون اینگونه پاسخ همسرش را داد:
“همسرم و عشق جاودانم. از تمام شبهای سال تنها این یک شب است که از تو دورم. همانطور که خود گفتی سفر من در سپیده دم شروع شده و من بر میگردم. اما ای همسر من، آیا بعد از سه ماه زندگی مشترک، تو همچنان به من شک داری؟ “
داستان کوتاه انگلیسی گودمن براون جوان …
امیدواریم از مطالعه ” داستان کوتاه انگلیسی Young Goodman Brown ” لذت برده باشید. برای مشاهده سایر داستانهای انگلیسی، به بخش داستانهای کوتاه به زبان انگلیسی مراجعه فرمائید و با استفاده از آنها، یادگیری را برای خود آسان کنید.
پکیج شماره یک
پکیج شماره دو
پکیج آموزش زبان انگلیسی موسسه ملکپور
یک بار برای همیشه
بهترین انتخاب برای یادگیری زبان در کوتاهترین زمان
ما کلاس را به خانه های شما آورده ایم
با پشتیبانی آنلاین
بدون محدودیت در زمان و مکان
بدون ماندن در ترافیک طولانی و هدر رفتن وقت و انرژی مضاعف