Stepping Backwards
(by W. W. Jacobs)
خلاصه داستان
Stepping Backwards
(by W. W. Jacobs)
“Wonderful improvement,” said Mr. Jack Mills. “Show ’em to me again.”
Mr. Simpson took his pipe from his mouth and, parting his lips, revealed his new teeth.
“And you talk better,” said Mr. Mills, taking his glass from the counter and emptying it; “you ain’t got that silly lisp you used to have. What does your missis think of ’em?”
“She hasn’t seen ’em yet,” said the other. “I had ’em put in at dinner- time. I ate my dinner with ’em.”
Mr. Mills expressed his admiration. “If it wasn’t for your white hair and whiskers you’d look thirty again,” he said, slowly. “How old are you?”
“Fifty-three,” said his friend. “If it wasn’t for being laughed at I’ve often thought of having my whiskers shaved off and my hair dyed black. People think I’m sixty.”
داستان کوتاه Stepping Backwards …
عقب گرد
( اثر ویلیام ویمارک جیکوبز )
چه پیشرفت فوق العاده ای کرده ای « اِم ». دوباره نشانم بده.” آقای « جک میلر » با شعف این جملات را بیان میکرد.
آقای « سیمپسون » پیپ خود را از دهان برداشت و در حالی که لبهایش نیمه باز بود، دندانهای تازه خود را نشان همگان میداد.
آقای میلر در حالی که لیوان خود را سر میکشید گفت:
“و شما اکنون میتوانید بهتر صحبت کنید. دیگر آن نوک زبانی صحبت کردنهای احمقانه گذشته را ندارید. همسرت در این خصوص چه فکری میکند ام؟”
دیگری گفت: او هنوز ام را ندیده است. من هم ام را موقع شام دیدم. ما با هم شام خوردیم.
آقای میلر او را تحسین کرد و به آرامی گفت:
” اگر این موی سفید و سیبیلهایت نبود، اکنون سی ساله به نظر میرسیدی. چند سال داری؟”
دوستش در پاسخ گفت: پنچاه و سه سال. اگر به خاطر تمسخر دیگران نبود، سیبیلهایم را میتراشیدم و موهایم را به رنگ سیاه در میآوردم. مردم گمان میکنند من شصت سال دارم.
داستان کوتاه عقب گرد …
- English
-
Stepping Backwards
(by W. W. Jacobs)
“Wonderful improvement,” said Mr. Jack Mills. “Show ’em to me again.”
Mr. Simpson took his pipe from his mouth and, parting his lips, revealed his new teeth.
“And you talk better,” said Mr. Mills, taking his glass from the counter and emptying it; “you ain’t got that silly lisp you used to have. What does your missis think of ’em?”
“She hasn’t seen ’em yet,” said the other. “I had ’em put in at dinner- time. I ate my dinner with ’em.”
Mr. Mills expressed his admiration. “If it wasn’t for your white hair and whiskers you’d look thirty again,” he said, slowly. “How old are you?”
“Fifty-three,” said his friend. “If it wasn’t for being laughed at I’ve often thought of having my whiskers shaved off and my hair dyed black. People think I’m sixty.”
داستان کوتاه Stepping Backwards …
- فارسی
-
عقب گرد
( اثر ویلیام ویمارک جیکوبز )
چه پیشرفت فوق العاده ای کرده ای « اِم ». دوباره نشانم بده.” آقای « جک میلر » با شعف این جملات را بیان میکرد.
آقای « سیمپسون » پیپ خود را از دهان برداشت و در حالی که لبهایش نیمه باز بود، دندانهای تازه خود را نشان همگان میداد.
آقای میلر در حالی که لیوان خود را سر میکشید گفت:
“و شما اکنون میتوانید بهتر صحبت کنید. دیگر آن نوک زبانی صحبت کردنهای احمقانه گذشته را ندارید. همسرت در این خصوص چه فکری میکند ام؟”دیگری گفت: او هنوز ام را ندیده است. من هم ام را موقع شام دیدم. ما با هم شام خوردیم.
آقای میلر او را تحسین کرد و به آرامی گفت:
” اگر این موی سفید و سیبیلهایت نبود، اکنون سی ساله به نظر میرسیدی. چند سال داری؟”دوستش در پاسخ گفت: پنچاه و سه سال. اگر به خاطر تمسخر دیگران نبود، سیبیلهایم را میتراشیدم و موهایم را به رنگ سیاه در میآوردم. مردم گمان میکنند من شصت سال دارم.
داستان کوتاه عقب گرد …
امیدواریم از مطالعه ” داستان کوتاه Stepping Backwards ” لذت برده باشید. برای مشاهده سایر داستانهای انگلیسی، به بخش داستانهای کوتاه به زبان انگلیسی مراجعه فرمائید و با استفاده از آنها، یادگیری را برای خود آسان کنید.
پکیج شماره یک
پکیج شماره دو
پکیج آموزش زبان انگلیسی موسسه ملکپور
یک بار برای همیشه
بهترین انتخاب برای یادگیری زبان در کوتاهترین زمان
ما کلاس را به خانه های شما آورده ایم
با پشتیبانی آنلاین
بدون محدودیت در زمان و مکان
بدون ماندن در ترافیک طولانی و هدر رفتن وقت و انرژی مضاعف